-
حقایق دل
دوشنبه 14 اسفندماه سال 1385 00:52
کاش آنقدر بی حیا بودم تا گستاخانه در چشمان زیبایت نگاه کنم .... طوری که هیچ احساس حقارتی در برابرت نکنم ... کاش یک دقیقه کور بودی و مرا نمی دیدی و من می توانستم برای لحظه ای خوب تو را بنگرم و در عوض تمام زندگی ام بعد از دیدن تو تباه می شد ... کاش می توانستم در اندرون سینه ات نگاه کنم و ببینم که برای من جایی نیست و...
-
غروب
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:20
غروب ببین سیاهی بخت و مپرس از نامم من از قبیله ی عشاق بی سر انجامم به آن دقایق پر درد زندگی سوگند که بی تو یک نفس ای هم نفس نیارامم مکش ز دامن من دست با فراغت دل که آفتاب غروبی به گوشه ی بامم مرا که این همه طوفان طبیعتم، دریاب که من به یک سر موی محبّتی رامم ز عمر شکوه ندارم که خامه ی تقدیر نوشته بود در آغاز نامه...
-
ای عشق
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:16
ای عشق واقعی چگونه ستایشت کنم؟در حالیکه قلبت از محبت بی نیاز است .چگونه ببوسمت در حالیکه عشقت در وجودم جاری میشود.بگذار نامت را تکرار کنم نامت زیباست . دلنشین است.چه داشته ای که اینگونه مرا طلب کردی؟من اینگونه نبودم توعشق را با من آشنا کردی.تو هوای دلم را باطراوت کردی.زمانیکه باتو هستم به آسمان تا بیکران پرواز...
-
نگارا . . .
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:15
نگارا بی تو چشمم چشمه سار است همه رویم به خون دل نگار است ربودی جان و در وی خوش نشستی غلط کردم که بر آتش نشستی چو در دل آمدی بیرون نیائی غلط کردم که تو در خون نیائی چون از دو چشم من دو جوی دادی به گرمابه مرا سرشوی دادی منم چون ماهی بر تابه آخر نمی آیی بدین گرمابه آخر؟ نصیب عشق این آمد ز درگاه که در دوزخ کنندش زنده...
-
آی آدم ها
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:12
به نام او آدما حرمت این پنجره ها رو میشیکنن با نگاه زردشون ، دل بهارو میشکنن لهجه ی سلامشون ، بوی خدافظی میده دل نازکم از این آدما خیلی رنجیده میدون مسابقس ، بازیه دل شکستنه قهرمان میشه با سر، هر کسی نارو بزنه میون این آدما ، چطور باید بُر بخورم مثل ابرا بازم از ، بارون دلتنگی پُرم تو که درس کینه رو ، مشغول دوره کردنی...
-
آی آدم ها
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:12
به نام او آدما حرمت این پنجره ها رو میشیکنن با نگاه زردشون ، دل بهارو میشکنن لهجه ی سلامشون ، بوی خدافظی میده دل نازکم از این آدما خیلی رنجیده میدون مسابقس ، بازیه دل شکستنه قهرمان میشه با سر، هر کسی نارو بزنه میون این آدما ، چطور باید بُر بخورم مثل ابرا بازم از ، بارون دلتنگی پُرم تو که درس کینه رو ، مشغول دوره کردنی...
-
*** تمنای تو ***
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:11
گفتی :" آسمان انتقام تو را , از من گرفت ." گفتم : "من دعا نکردم ." گفتی :" او به من وفا نکرد." گفتم : " حالا مثل من شدی ! بی وفایی , تور ا شکست !" گفتی : " به تلخی مرگ نیلوفر ها شکستم ." گفتم :" تنها دل شکسته , هیچ مرهمی ندارد !" گفتی :" دستانت را به دستان من بسپار !" گفتم :" یک بار سپردم و آواره شدم ." گفتی :" قسم به...
-
زندگی کردن
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:10
در انتهای جاده ای بی نشان دری است که رو به جنگلی گشوده می شود پر از درختان بلوط وسرو , نارون پر از درختان سر به فلک کشیده ی سپیدار .دری که رو به یک دنیا پر از صداهای زیبا پر از پرندگان زیبا باز می شود .صدای شرشر آب , صدای خش خش برگ درختانی کهباد آنان را به این سو آن سو می برد .علف های هرز ولی زیبایی که پای درختان برای...
-
فروغ
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:08
اومدی تو سرنوشتم بی بهونه پا گذاشتی اما تا قایقی اومد از منو دلم گذشتی رفتی با قایق عشقت سوی روشنی فردا منو دل اما نشستیم چشم به راهت لبه دریا
-
شب (شعر نشر نشده ای از سهراب سپهری)
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:06
صندلی را بیاور میان سخن های سبز نجومی ای دهانی پر از منظره ! گوش احسای مشتاق ترسیم یک باغ پیش از خسوف است . برگ انجیر ظلمت عفت سنگ را منتشر می کند وزن اعداد از روی بازوی وارسته آب می افتد . رو به سمت چه وهمی نشستم که پیشاام خیس شد آه ؛ ای الکل ترس مبداء! در خطاب تو انگشتهای من از هوش رفتند دستم امشب از اینجاست تا میوه...
-
با من بمون
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:04
با من که تنها عاشق چشمای مست و نازتم با من که هر جا که باشم عشق تو رو داد میزنم با من که توی آسمون عکس چشاتو میکشم با من که از پشت نگات طلوع خورشید میبینم با من که در فراغ تو قاب چشام ابری میشه با من که لحظه وداع غم توی قلبم میشینه با من که بین آدما فقط تو رو جار میزنم با من که تا نفس دارم ز عشق تو دم میزنم با من که...
-
هر چی میگم بذار بشه
سهشنبه 23 خردادماه سال 1385 00:01
وقتی تاریکی شبها رو چشام پا میذاره نور چشمای قشنگت توی قلبم میزنه وقتی سرمای زمستون توی رگهام میزنه گرمی دستای نازت منو آروم میکنه وقتی تلخی فراغت تو نگام موج میزنه شهد بوسه لبانت رو دلم ساز میزنه وقتی کابوس جدایی رو دلم خط میزنه روی خواب خط میکشم تا منو داغون نکنه وقتی لحظه وصالت داد رفتن میزنه ابر چشمای غریبم تا سحر...
-
تنها ماندم . . .
دوشنبه 22 خردادماه سال 1385 23:59
هیچ کس با من نیست مانده ام تا به چه اندیشه کنم مانده ام در قفس تنهایی در قفس می خوانم چه غریبانه شبی است شب تنهایی من ************************** من آن دم چشم بر دنیا گشودم که بار زندگی بر دوش من بود چو بی دلخواه خویشم آفریدند مرا کی چاره ای جز زیستن بود من اینجا میهمانی ناشناسم که با نا آشنایا نم سخن یست به هر کس روی...
-
بهار گذشته
دوشنبه 22 خردادماه سال 1385 23:30
به خاطر تو گذشتم، ز یادگار گذشته تو هم گذشتی، و حیران شدم به کار گذشته گذشت عمر عزیز و تو را ندیده گذشتم ز خاطرات غم انگیز انتظار گذشته بشوی ازرخ زرد من ای سرشک خدا را غبار حسرت و اندوه روزگار گذشته بهار زندگیم شد خزان و خیر ندیدم نه از خزان کنونی ، نه از بهار گذشته نشاط و شور جوانی، ز کف به عشق تو دادم ز کوی خویش...
-
از انتهای روح.......
دوشنبه 22 خردادماه سال 1385 23:28
انان چه احمقند انان که عشق را تنها به سوی خویش اصرار می کنند خود را میان تن شب را میان من من را میان خود تکرار می کنند لیلای خسته را از انتظار جسم از شانه های یار بیزار می کنند وقتی به هر هوس در بازوان لمس چیزی شبیه عشق ایثار می کنند با نغمه های دل شوری اگر تپید او را به راه خویش اجبار می کنند انان که روز و شب از...
-
از تو متشکرم
دوشنبه 22 خردادماه سال 1385 23:26
از تو متشکرم به خاطر همه خاطراتی که تو ذهنم نقش دادی. از تو متشکرم به خاطر اینکه باعث شدی تا بفهم که دوست داشتن کسی که دیگه دوستت نداره چقدر احمقانه است . از تو متشکرم به خاطر لحظه هایی که به من بخشیدی و لحظه هایی که از من گرفتی. از تو متشکرم به خاطر اینکه به من یاد دادی که راحت بتونم فراموش کنم ولی به من یاد ندادی که...
-
حیف عمرم
دوشنبه 22 خردادماه سال 1385 23:23
حیف عمرم حیف لحظه های خوبی که برای تو گذاشتم حیف غصه ای که خوردم، چون ازت خبر نداشتم حیف اون روزا که کلی ناز چشماتو کشیدم حیف شوقی که تو گفتی داری اما من ندیدم حیف حرفای قشنگی که برای تو نوشتم حیف رویام که واسه تو از قشنگیاش گذشتم حیف شبها که نشستم با خیالت زیر مهتاب حیف وقتی که تلف شد واسه دیدن تو ، تو خواب حیف با...
-
دوستت دارم ...!
دوشنبه 8 خردادماه سال 1385 13:36
$ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ $ دوستت دارم چون تنهاترین ستاره زندگی منی دوستت دارم چون تنها ترین مصراع شعر منی دوستت دارم چون تنهـا ترین فکر تنهایی منی دوستت دارم چون زیباترین لحظات زندگی منی دوستت دارم چون زیباترین رویــای خواب منی دوستت دارم چــون زیبـــاترین خــاطـرات منی دوستت دارم چــون...
-
حرفهای دل من ... ! ! !
شنبه 6 خردادماه سال 1385 10:40
ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó ó خیلی سخته بخوای به کسی که سال ها و ماه ها دوستت داشته بگی که دوسش نداری ! خیلی سخته به کسی که دوستت داشته و تو هرگز نتونستی دوستش داشتنشو درک کنی ، حقیقت رو بگی ... ! خیلی سخته وقتی بهش گفتی ، روح خسته ی خودت رو آروم کنی ! خیلی سخته غرور کسی رو که به خاطر...
-
حرف های زیبا
شنبه 6 خردادماه سال 1385 10:11
نمیخوام بگم که قدر یه دنیا دوستت دارم... چون دنیا یه روز تموم میشه... نمیخوام بگم که مثل گلی... چون گل هم یه روز پژمرده میشه... نمیخوام بگم که سیاهی چشمات مثل شبهای پر ستاره اس... چون شب هم بالاخره تموم میشه... نمیخوام بگم که مثل اب پاک و زلالی... چون اب که همیشه پاک نمیمونه... نمیخوام بگم که دوستت دارم... چون منکه...
-
تحفه ادبیات
پنجشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1385 08:55
****************************************************************************************** خوبــرویــان جهـان رحم نـدارد دلـشـان **** بایـد از جـان گذرد هر کـه شود عاشقشان روزی که از گِل می سرشتند پیکرشان **** سنگی اندر گِلشان بود که آن شد دلشان...
-
آری تا شقایق هست زندگی باید کرد ...
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1385 03:28
-
مهربانم ...
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1385 22:37
مهربانم... هرگاه احساس کردی غم نفست را گرفته ....من اینجا هستم هرگاه حس کردی در دنیا تنهایی و غریب... به من فکر کن... زیرا من همیشه اینجا هستم هرگاه هجوم خاطرات سیاهت روحت را به خاک افکند...مرا صدا بزن...زیرا بی تردید اینجا هستم هرگاه دلت گرفت از این دنیا و سایه هایش... به نزد من بیا... زیرا من تو را به دنیای دیگری...
-
یادمان باشد ...
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1385 11:13
یادمان باشد خنده بد است یادمان باشد دوستی زشت است یادمان باشد سیب میوه بدی است یادمان باشد بی وفایی زیباست یادمان باشد عشق گناه و محبت بی رحمی است یادم باشد حرفی نزنم که به کسی بر بخورد نگاهی نکنم که دل کسی بلرزد خطی ننویسم که آزار دهد کسی را که تنها دل من ؛ دل نیست ********************** یادم باشد برای درس گرفتن و...
-
درد زندگی
دوشنبه 25 اردیبهشتماه سال 1385 10:36
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی . ***************** عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه نداشتن شانه های محکمی است که بتوانی به آن تکیه کنی و از غم زندگی برایش اشک بریزی . ***************** عمیق ترین درد زندگی مردن نیست بلکه ناتمام...
-
عشق یعنی ...
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1385 12:52
عشق یعنی خلوت و راز و نیاز عشق یعنی محنت و سوز و گداز عشق یعنی سوز بی ماوای ساز عشق یعنی نغمه ای از روی ناز عشق یعنی کوی ایمان و امید عشق یعنی یک بغل یاس سپید عشق یعنی یک ترنم از یه سار عشق یعنی سبزی باغ و بهار عشق یعنی لحظه دیدار یار عشق یعنی انتهای انتظار عشق یعنی وعده بوس و کنار عشق یعنی یک تبسم بر لب زیبای یار عشق...